اعترافات دزد موتورسوار، برای هزینه درمان سرطان مادرم این کار را می کردم - سبزا

به گزارش ، چندی قبل ماموران پلیس تهران در جریان سرقت های سریالی لوازم داخل خودرو در غرب تهران نهاده شدند و تیمی از ماموران ماموریت یافتند تا دزد شب رو را شناسایی نمایند.

کارآگاهان در گام نخست به محل های سرقت رفتند و در آنالیز های فنی معین شد که دزد به سراغ خودرو های پراید و پژو که سیستم دزدگیر ندارد می رود و با تخریب شیشه ها دست به سرقت می زند. ردیابی ها ادامه داشت تا این که سرقت ها مدتی متوقف شد و کار برای دستگیری دزد حرفه ای سخت شد و جالب این که دزد شب رو در محل هایی سرقت هایش را به اجرا می گذاشت که هیچ دوربین مداربسته ای نصب نشده بود. تجسس ها به بن بست رسیده بود، اما ماموران کاوشگری های علمی و فنی را در دستور کار خود قرار دادند که بعد از مدتی معین شد دزد شب رو بار دیگر دست به کار شده، اما در نقطه ای دیگر از پایتخت دزدی می نماید.

ماموران در این مرحله گشت زنی های نامحسوس را در دستور کار خود قرار دادند و در محل هایی که سرقت ها شروع شده بود به صورت نامحسوس محل را تحت نظر قرار دادند. اوایل شهریور ماه بود که ماموران در تاریکی شب به جوان موتور سواری که با چراغ های خاموش و به صورت خلاص وارد یک کوچه شد مشکوک شدند و جوان موتور سوار به صورت نامحسوس تحت نظر نهاده شد. جوان موتور سوار در کنار یک خودروی پراید توقف کرد و با آنالیز اطراف خود یک پیچ گوشتی از جیبش بیرون آورد و روی لبه شیشه پراید گذاشت و با تکان دادن پیچ گوشتی اقدام به شکستن شیشه و در ادامه در خودرو را باز کرد و وقتی سوار بر خودروی پراید شد تا لوازم با ارزش داخل خودرو را سرقت کند چراغ های گردون پلیس روشن شد و ماموران خیلی زود خود را بالای سر دزد شب رو رساندند. حسن فرصتی برای فرار نداشت و داخل پراید دستبند پلیس روی دستانش زده شد و در حالی که سوار بر خودروی پلیس اشک می ریخت به ماموران گفت: سرقت ها را قبول دارم و برای این که به پول احتیاج داشتم دست به این سرقت ها زدم. حسن 28 ساله که یک دزد تازه کار است مدعی است به خاطر درمان بیماری مادرم به پول احتیاج داشتم و، چون هیچ کسی نبود به من یاری کند مجبور شدم دزدی کنم.

نه، در این سال ها سالم زندگی کردم و با همه شرایط ساختم و به خلاف فکر نکردم، اما دیگر مجبور شدم.

مادرم بیمار است و احتیاج به پول دارم.

کسی را ندارم و تنهایم.

پدرم اعتیاد داشت و هر چه داشت هزینه اعتیادش کرد و آخر سر هم به دلیل همان مواد کوفتی فوت کرد، یک برادر بزرگ تر از خودم داشتم که به خاطر شرایط سخت زندگی و اعتیاد پدرم دست به خودکشی زد و تنها مادرم را دارم که همه زندگی ام است.

به خاطر اعتیاد پدرم و اختلافاتی که بین خانواده پیش آمده بود با هیچ کسی رابطه نداشتیم.

دیپلم.

نمی توانستم ببینم مادرم سرکار می رود و من هیچ کاری نمی کنم به همین خاطر بعد از این که دیپلم گرفتم سرکار رفتم.

به مادرم قول داده بودم کمی که وضعیت مالی مان بهتر شد ادامه تحصیل می دهم، اما با بیماری مادرم روبه رو شدم.

مادرم سرطان دارد و هزینه های درمان و داروهایش زیاد است و از یک طرف هم اجاره خانه مان عقب افتاده بود به هر کاری فکر کردم حتی حاضر بودم کلیه ام را هم بفروشم، اما دیدم شرایط خوبی نیست و کسی نیست از مادرم مراقبت کند به همین دلیل به فکر دزدی افتادم تا خیلی زود به پول دسترسی پیدا کنم.

شیوه خاصی نبود، با یک پیچ گوشتی شیشه خودرو ها را تخریب می کردم و سپس با باز کردن قفل درها، سوار خودرو ها می شدم و وسایل با ارزش را سرقت می کردم.

می ترسیدم، اما هیچ راه دیگری نداشتم که بتوانم یاری کنم.

در یک مغازه کارگری می کنم و با حقوق یک میلیون و 200 هزار تومان نمی توانستم هزینه ها را بپردازم.

بله، یک مدت دزدی کردم و توانستم پول خوبی به دست بیاورم به همین خاطر دیگر به سرقت هایم ادامه ندادم، اما پس از مدتی دوباره پول لازم شدم و سرقت هایم را شروع کردم.

همواره به اندازه احتیاجم دزدی می کردم.

مگر چقدر پول می دهند، باور کنید آن قدر کم بود که نمی توانستم با آن کاری کنم.

نمی دانم، به تنها موضوعی که فکر می کنم مادرم است که نگران او هستم و نمی دانم تنهایی چطور می خواهد خودش را نجات دهد.

آرزو می کنم هیچ وقت، کسی شرایط مرا نداشته باشد و امیدوارم برادران مادرم متوجه ماجرا شوند و به مادرم یاری نمایند.

رابطه فقرو انحرافات اجتماعی

دکتر مجید ابهری آسیب شناس اجتماعی

فقر، مسائل مالی و نابرابری های مالی از جمله مهم ترین معضلات جامعه به شمار می رود که از نگاه جامعه شناختی قابل بحث و آنالیز است. فقر از بنیادی ترین مسائل و ناهنجارترین درد های زندگی هر فردی محسوب می گردد که با وجود پیشرفت و توسعه گسترده در زندگی امروزی میزان آن نه تنها کاهش نیافته بلکه بر طبق آمار های موجود در حال افزایش نیز است. مسائل فقر صرفاً منحصر به پیامد های خود فقر نیست بلکه مسائل این مسئله اجتماعی زمانی شدت می یابد که آن بسترساز انحرافات می گردد. ارتباط بین فقر و انحرافات اجتماعی مانند بزهکاری، سرقت و...، موضوع جدیدی نیست. جوامع انسانی در طول حیات خود به شکلی، با این دو مقوله درگیر بوده است. ارتباط بین فقرا با دزدان، قاتلان و معتادان در حوزه های مختلف علمی از قبیل علوم اجتماعی، مالی و روان شناسی، موضوع تحقیق و پژوهش های مختلف نهاده شده است. برای شناخت رابطه فقرو انحرافات اجتماعی به طور منطقی ابتدا باید از تعریف این دو مفهوم شروع کرد و سپس رابطه آن ها را مورد آنالیز قرار داد و در نهایت پیامد های فقر و تأثیر آن بر انحرافات اجتماعی را بیان نمود. در تعریف فقر باید گفت اختلاف نظر زیاد و اساسی بین محققان وجود دارد که منشأ این اختلاف مبتنی بر، نوع نگرش آن ها راجع به مسئله فقر است. اقتصاددانان بیشتر به زمینه ظهور و نتایج فقر توجه کردند و به ندرت به تحلیل اجتماعی پرداختند. در جامعه شناسی معمولاً دو مفهوم فقر و نابرابری در کنار یکدیگر به کار می روند. این دو مفهوم با این که از نظر معنایی، مستقل از همدیگر هستند، اما به نظر می رسد، کاربرد مستقل ندارند. زیرا از یک سو فقر متأثر از نابرابری در درآمد است و از سوی دیگر نابرابری مالی هم عامل وجود فقر به شمار می رود. در جامعه شناسی فقر معمولاً برآورده نشدن احتیاج های اساسی بشر به حد کفایت مطرح می گردد. فقر و انحرافات اجتماعی در دو سطح خرد و کلان قابل آنالیز است که بیشترین تبیین ها در سطوح خرد اجرا شده است. در سطح خرد، کجروی به عنوان یک واقعه و یک رویداد اجتماعی تلقی شده و در آن به خصوصیات و ویژگی های فردی و جزئی حادثه توجه می گردد، اما در سطح کلان، رفتار ها بر حسب متغیر های اجتماعی، سیاسی و امثال آن تبیین می شوند و ارتباط پدیده با ساخت های کلان و وسیع جامعه در سطح سیاسی، مالی و فرهنگی معین می گردد و با نگرشی تام و کلان، ابعاد جزئی تر پدیده هم آنالیز می گردد؛ بنابراین افرادی که طعم فقر را بیشتر چشیده باشند و در تنگنا و فشار مالی قرار داشته باشند سریع تر به جرم هایی مانند سرقت روی می آورند.

منبع: خراسان