رأی الیوم آنالیز کرد: دلایل اصلی درگیری و اختلافات بین امارات و عربستان

به گزارش سبزا، ایرنا نوشت: روزنامه رأی الیوم در مطلبی تحت عنوان دو دلیل اصلی درگیری عربستان سعودی و امارات متحده عربی، اهداف مالی و نوع نگاه متفاوت ریاض و ابوظبی به حزب اصلاح یمن را ریشه اصلی درگیری نیابتی دو طرف در این کشور بر شمرده است.

رأی الیوم آنالیز کرد: دلایل اصلی درگیری و اختلافات بین امارات و عربستان

بندر الهتار نویسنده و تحلیلگر یمنی دراین مطلب نوشته است: بعضی معتقدند که عربستان سعودی و امارات متحده عربی در جنگ یمن نقش های مختلفی دارند و گاه این نقش ها میان دو طرف رد و بدل می گردد. دو کشوری که ابتدا برای تحقق هدف واحدی می جنگیدند، دو جهت غالبا جدای از هم را ترسیم کردند اما این جهتهای جدا به صورت طبیعی به برخورد با هم ختم شد.

وی در ادامه دو دلیل را برای برخورد منافع ریاض و ابوظبی بر شمرده است: نخست اینکه تفاوت در بسیاری از موضوعات غیر از جنگ با انصارالله و دوم ارتباط با اخوان المسلمین.

الهتار نوشته است: عربستان سعودی پس از قدرت دریافت انصارالله در سال 2014، می دید که خروج یمن از دایره نفوذش در آینده خطری برای آن ایجاد خواهد نمود و آن هم به خاطر حضور یک نیروی سیاسی متفاوت با این کشور در همسایگی اش بود، و همین مساله باعث شد تا به صورت مستقیم وارد عمل شده و کوشش کرد تا بتواند قیمومیت سیاسی بر یمن پیدا کند.

وی اضافه کرد: تسلط بر یمن همچنین اهداف مالی ریاض که همان تسلط بر میادین نفت و گاز و انتقال خط لوله نفت از استان المهره به دریای عرب برای جلوگیری از خطرهای صادرات نفت از تنگه هرمز را فراهم می کرد.

این نویسنده یمنی در ادامه مطلبش می نویسد: از بُعد نظامی نیز عربستان سعودی دو هدف را دنبال می کرد، نخست تامین امنیت مرزهای جنوبی و همچنین جلوگیری از افزایش توان نظامی یمن چه در زمینه موشک های بالستیک و چه در زمینه سامانه های ضد موشکی.

به باور الهتار، اهداف سیاسی و مالی امارات متحده عربی گاهی با عربستان سعودی متفاوت و گاهی نیز در برخورد با آن بود که می توان این موضوع را به آرزوها و بلندپروازی های محمد بن زاید ولیعهد ابوظبی در گسترش نفوذ کشورش و اینکه بازیگر مهمی در منطقه باشد، دید و جنگ یمن دروازه ای برای تحقق آن بود.

ابوظبی خیلی زود پس از شروع جنگ یمن اهداف خود را با تسلط بر بنادر جنوبی یمن و جزایر راهبردی میون در باب المندب و سوکاترا (سقطری) نشان داد.

به نوشته وی: امارات متحده عربی برای تضمین دست آوردهای خود در جنگ یمن و تکمیل آن، چاره را در آن می دید که سوار بر موج جنبش جدایی طلب جنوب شده و شورای انتقالی و شاخه نظامی آن با عنوان کمربند امنیتی متشکل از 90 هزار پیکار جو را تشکیل دهد.

الهتار در ادامه نوشته است: با توجه اهداف دو کشور، نقاط برخورد منافع دو کشور تعیین می گردد و آن اینکه عربستان سعودی هرگز نخواهد پذیرفت که ابوظبی به تنهایی سرنوشت استان های جنوبی را رقم بزند؛ بنابراین به تاسیس یک تشکیلات نظامی با عنوان نیروهای گارد ریاست جمهوری برای ایجاد توازن مقابل نیروهای کمربند امنیتی و تاسیس یک نهاد سیاسی نیز با عنوان ائتلاف ملی جنوب در مقابل شورای انتقالی جنوب روی آورد.

وی می نویسد: ریاض معتقد است که تقسیم این استان ها با ابوظبی تنها راه چاره مناسب برای تامین منافع دو طرف است، در حالی که طرف مقابل به آن قانع نیست و به تحریک نیروهایش برای گسترش تسلط آن ها و عبور از خطوط قرمز سعودی دست زده است.

این نویسنده در ادامه نوشته است: موضوع دیگر این است که اماراتی ها هیچ مرز زمینی با یمن ندارند و در نتیجه دغدغه های امنیتی که عربستان سعودی با آن روبرو است، آن ها ندارند و یا خیلی کم تر دارند و تنها موضوعی که برای دو طرف در این رابطه به صورت مشترک نگران نماینده است، بیم از پیشرفت توانایی نظامی یمنی ها است.

به عقید این نویسنده: نکته دیگری که اختلاف بر انگیز است، به روابط میان امارات ها و آمریکایی ها مربوط می گردد، واشنگتن به ابوظبی بیشتر از ریاض اعتماد دارد و در گسترش نفوذ اماراتی ها به ویژه در خصوص موضوع جزایر یمنی یاری بسیاری به آن ها نموده است.

اگر پوشش آمریکا نبود، بن زاید جرأت نمی کرد که تاسیسات نظامی در این جزایر احداث کند هرچند که قطعا و در وهله نخست این تاسیسات در خدمت آمریکا برای تسلط بر مهم ترین آبراهه دنیا است.

الهتار در رابطه با دلیل دوم اختلاف ها میان ریاض و ابوظبی در یمن نوشته است: در خصوص دلیل دوم یعنی روابط با اخوان المسلمین باید گفت که همان طور که تعیین است دو کشور ائتلاف نیرومندی علیه گروه اخوان المسلمین در سطج دنیا عربی و اسلام تشکیل دادند و در سرنگون کردن محمد مرسی رئیس جمهور پیشین مصر شرکت داشتند و از کودتا علیه اردوغان در ترکیه حمایت کردند و اکنون نیز به وضوح از ژنرال خلیفه حفتر در لیبی حمایت می نمایند.

وی در ادامه نوشته است: با این حال و با توجه به هماهنگی های زیاد میان دو طرف در این سیاست، اما شکاف عمیق در یمن وجود دارد. عربستان سعودی به خاطر احتیاج شدید به ده ها هزار نیرو ناچار است که به حزب اصلاح (اخوان المسلمین یمن) متوسل گردد و اگر این حزب نبود، عربستان متحد نیرومندی که دارای صندلی مردمی معتبری است، نمی داشت. این در حالی است که این مساله در تضاد با امارات است، و به عقیده اماراتی ها تداوم حمایت ریاض از اخوان یمن نقض تفاهمات میان دو طرف علیه کل این مجموعه است.

اماراتی ها معتقدند که تقویت حزب اصلاح در نهایت به نفع قطر و ترکیه خواهد بود.

بندر الهتار در خاتمه نوشته است: می توان به این نتیجه رسید که اماراتی ها پس از اینکه دریافتند پیروزی نظامی در افق جنگ یمن دیده نمی گردد و تهدیدهای انصارالله به هدف قراردادن این کشور با موشک های بالستیک و پهپادها، عواقب فاجعه باری خواهد داشت، چاره را در آن دیدند که از سواحل غربی یمن و استان مارب عقب نشینی نمایند و در نهایت به جنوب چشم دوختند.

عربستان سعودی نیز خود را در میدان جنگ تنها یافت و ائتلاف در بدترین شرایط قرار گرفته است و این شرایط فضای بی اعتمادی را ایجاد نموده و باعث افزایش نگرانی های ریاض شده است.

امروز و در بحبوحه جنگی نیابتی میان دو کشور، عربستان همچنان بر باقیماندن امارات در چهارچوب ائتلاف عربی تاکید دارد تا دو طرف با هم مسئولیت تبعات انسانی، سیاسی، مالی و حتی نظامی شکست در جنگ و سقوطشان در باتلاق یمن را بر دوش کشند.

23311

منبع: خبرآنلاین
انتشار: 10 مهر 1398 بروزرسانی: 6 مهر 1399 گردآورنده: sabza.ir شناسه مطلب: 310

به "رأی الیوم آنالیز کرد: دلایل اصلی درگیری و اختلافات بین امارات و عربستان" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "رأی الیوم آنالیز کرد: دلایل اصلی درگیری و اختلافات بین امارات و عربستان"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید